۱۳۸۷-۰۴-۰۶

خانواده در يک جامعه جهاني

خانواده در يک جامعه جهاني

سند شماره 93- 1125
جامعه بين المللي بهائي

اين نشريه ابتداء در ميز گرد جهاني غير دولتي و در مراسم افتتاح سال خانواده منعقده از طرف سازمان ملل متّحد انتشار يافت.

مالتا – مالتا نوامبر 1993

خانواده در کل همانند جهان در حال تغيير است. خانواده در هر فرهنگي در تحت فشار و دگرگونيهاي اقتصادي و سياسي در حال از هم پاشيدن و خرد شدن و ضعيف گشتن از لحاظ روحاني و اخلاقي است.

«اوضاع محيط بر خانوده ها محيط بر ملّت هاست و اتّفاقات در خانواده ها اتّفاقات در زندگي ملّت ها است.» از نظر بهائيان اين ناراحتي ها علائمي از کوشش بشريّت بسوي عصري جديد در توسعه دسته جمعي و نيل به عصر بلوغ است. خانواده بعنوان اُسِ اساس اتّحاد جامعه در اين روند بايد بر طبق همان اصولي که تمدّن را متحوّل مي سازند در کلّ مجدداً احياء شود و به قالبي جديد در آيد.

اصل اساس در رسيدن به اين يوم جديد اتّحاد عالم انساني است، طبق بيان مبارک حضرت بهاء الله مؤسّس ديانت بهائي که در يک قرن قبل ظاهر شده «رفاه بشريّت غير قابل حصول است مگر اينکه اتّحاد کامل استقرار يابد.» قبول وابستگي و همبستگي تمام مردم متضمن باز سازي هر مؤسّسه اجتماعي در کره ارض است که خانواده هم يکي از آنهاست.

اتّحاد در خانواده

اگر محبّت و توافق در خانواده اي متجلّي باشد آن خانواده پيشرفت خواهد کرد. منوّر و روحاني خواهد گشت. رويکرد بهائي به اتّحاد خانواده در تلفيق عناصر حکمت سنّتي با اصول مترقّي ابزار و عوامل عملي است. پيروي از تعليمات حصاري است در مقابل عدم اتّحاد و هماهنگي و چارچوبي است براي خلق خانواده هاي متّحد سالم و قدرتمند. بنيان و پيش شرط براي خانواده بهائي رابطه محبّت آميز بين زوج و زوجه است. «ازدواج، يک امر الهي است و اتّحاد يک زوج هم از لحاظ جسماني و هم از لحاظ روحاني است. اتّحادي که سبب ترقّي حيات روحاني هر يک از آنهاست». يک مرد و يک زن در کمال آزادي همديگر را انتخاب مي کنند و با رضايت والدين طبق قانون بهائي در حضور شاهديني که از طرف لجنه مربوطه و محفل روحاني محلّي انتخاب ميشوند عقد اقتران مي بندند. البته با ذکر دعاي اِنّا کُل لله راضيون و اِنا کل لله راضيات توسّط داماد و عروس با تعهد در پيشگاه خداوند زندگي مشترک را شروع ميکنند.

منظور اوّليه از ازدواج خلق نسل جديدي است که حُب الهي داشته باشد و به بشريّت خدمت نمايد. لذا وظيفه خانواده استقرار محبّت و احترام و ارتباط هم آهنگ در بين والدين اطفال است.

هم آهنگي و هم کاري در خانواده و همچنين در جهان با توازن در حقوق و مسئوليّت محفوظ ميگردد. تمام افراد خانواده «در قبال يکديگر و خانواده در کلّ وظائف و مسئوليّت هائي دارند» که «از لحاظ افراد و ارتباطات طبيعي آنها متفاوت است.»

براي مثال اطفال موظّف به اطاعت از والدين هستند و همچنين حقوقي دارند که والدين موظّف به رعايت آنها هستند از قبيل مراقبت، محافظت و تعليم و تربيت. مادران هم به عنوان اوّل مربّي طفل اوّلين مسئول در تربيت روحاني بچه ها و ايجاد يک خانواده پر مهر و محبّت و با تربيت هستند ولي نه انحصاراً. پدران نيز مسئوليّت اوّليه ولي نه انحصاري رفاه مادي خانواده و تعليم رسمي بچه ها را دارند.

موازين اخلاق شخصي که توسّط تعاليم بهائي ترويج مي شود، عوامل متعدّد منجر به شکست خانواده را تقبيح مي نمايد. الکل که تضعيف کننده شعور انساني است در ديانت بهائی ممنوع است. هر نوع خشونت و سوء استفاده در خانواده طبق آثار مقدّسه بهائي غير قابل تحمّل است.

«انسجام خانواده بايد دائماً مورد نظر باشد و به حقوق اعضاء تخطي نشود. »

گرچه طلاق توسّط حضرت بهاء الله تقبيح گشته ولي در موارد اختلاف شديد بين زوجين جائز شمرده شده. آنهم بعد از يک سال اصطبار و زندگي جدا از هم و داشتن اهتمام تام براي رفع اختلاف. بسياري از مزدوجين با جلوگيري از تصميمات عجولانه و هيجانات شديد توانسته اند در خلال اصطبار رفع اختلاف نموده و به زندگي مشترک ادامه دهند. معهذا در صورت عدم توافق بعد از يکسال طلاق جايز است.

تساوي حقوق زن و مرد

اصل تساوي حقوق زن و مرد يک دگرگوني ارتباطات در ازدواج بهائي است زيرا که آنها با حقوق مساوي شريک زندگي هستند و مراعات اين اصل از تعهدات مراسم ازدواج است و هيچ يک از طرفين بفکر تسلّط بر يکديگر نيستند و تصميم گيري امري است مشترک.

«جوّ حاکم بر خانواده و اجتماع به عنوان کلّ همواره بيانگر قدرت مطلقه نيست بلکه يک مشورت عاشقانه توأم با روح رادمنشي است»

اصول مشورت بهائي وسيله اي است براي بحث آزاد، محترمانه و مدبرانه براي رفع هر مشکل موجود در خانواده. هدف از مشورت «آشکار ساختن حقيقت است» بطريقي که مشکل بنفع عام حل و فصل گردد. مشورت بوسيله زوجين و يا اعضا خانواده وسيلة قدرتمندي براي حفظ اتّحاد است.

شناخت مساوات و استفاده از مشورت به زن و شوهر انعطافي مي دهد که بتوانند با نيازهاي دنياي به سرعت در تغيير رو برو گردند. گرچه زن و مرد ظرفيتها و عمل کردهاي مکمّل در صحنه هاي بخصوص زندگي دارند ولي وظائف دقيقاً مشخص شده و در صورت لزوم قابل تعديل است تا نياز هر فرد و خانواده را در کلّ بر آورده سازد. وقتي زنان در انجام وظائف تشويق مي شوند روال کار به نوعي است که در انجام وظائفشان بعنوان مادر خللي ايجاد نميشود و پدر هم از انجام وظائف مربوط به خانواده و تربيت بچه معاف نيست.

وقتي ارتباطات در خانواده منصفانه باشد فاکتور مهمي در ايجاد صلح در جهان خواهد بود.

وقتي زنان از حقوق مساوي و احترام در خانواده محروم شوند مردان و پسران رفتار و عادات زيان بخشي پيدا ميکنند و آن طرز رفتار را با خود به محيط کار و زندگي سياسي و در نهايت به ارتباطات بين المللي انتقال ميدهند. بتدريج که بچه ها در خانواده هائي بزرگ مي شوند که در آنها به حقوق تمام اعضاء احترام قائلند و مشکلات بطريق مشورت حل و فصل ميشود اميد به صلح تقويت پيدا ميکند.

تعليم و تربيت در خانواده

گرچه تحصيل رسمي را کودک در مدرسه ياد مي گيرد ولي رفتارهاي روحاني و اخلاقي در خانه تکميل ميشود. لذا تمام فضائل از قبيل صبر، وفاداري، اعتماد، عدالت، صميميت و رفتارهاي ديگر از اين قبيل سازنده خصوصيات فردي است. فضائل نامبرده در شرايع مقدّسه بعنوان عناصر معمول روحانيّت انعکاس الوهيّت در هر شخص است. در حالي که خصوصيات والا و ارزشها در هر فرد خانواده پرورش بيابد والدين بايد براي پيشرفت کامل ظرفيتهاي روحاني، اخلاقي، عقلاني، احساساتي و جسمانی کودکان امکانات لازم را فراهم آورند. لذا دختران و پسران بايد رسماً تحت برنامه ريزي اصلي تحصيلي قرار گيرند. و در صورت محدود بودن امکانات تحصيل دختران که مادران نسل آتي هستند بر پسران ارجعيّت دارد.

خانواده و جامعه

امر بهائي داري 17000 مجامع محلّي رسمي در بيش از 200 مملکت مستقل و مناطق ديگر است. اين مجامع بطريقي همانند يک خانواده گسترده عمل ميکنند.

بهائيان متشکل از تمام ملّت ها، نژادها، فرهنگها، حِرَف و طبقات مختلف هستند. اگر چه مراسم ازدواج بهائي از لحاظ فرهنگ هاي مختلف متفاوت است ولي قانون و تعهدات ازدواج بين المللي است و مربوط مي شود به بهائي بودن يا نبودن. والدين بهائيان در تمام دنيا باين موضوع آگاهي پيدا ميکنند که اصول و قوانين که به زندگي خانواده شکل مشخص مي دهد ناشي از عشق و اتّحاد است.


نتيجه

با عملي شدن تدريجي قوانين فوق الذکر در سطح جهاني خانواده هائي بوجود مي آيند که قادرند سهمي در ساختار جامعه جهاني متّحد ايفا نمايند. اتّحاد بين خانواده ها و ملّت ها و يک تمدّن جهاني در آينده مقدّر است و گريز ناپذير.

ملل جهان را با اعضاء خانواده مقايسه نمائيد. يک خانواده يک ملّت است اما در سطح کوچکتر. اتساع دايره خانواده ملّت است و اتساع دايره ملل يعني کلّ بشريّت.
لینک مطلب:

هیچ نظری موجود نیست: